من دیگر کسی نیستم که دیگران را مسئول شرایط زندگی خودبدانم و آنها را از بابت نارساییهای خود سرزنش کنم و دیگر به چیزی به نام بدبیارییا بدبختی و یا حادثه و اتفاق سوء قائل نیستم. این من هستم که جهان و شرایط زندگیخود را می آفرینم و در صورت ناخشنودی در عوض گفتن چرا باید این بلا به سر من نازلشود می گویم چرا چنین وضعی را برای خود آفریدم و این آگاهی والایش یافته مرا بهدرون خویشتن برای یافتن پاسخی به مشکلات خود رهنمون می شود و مسئولیت گرفتاریهایخویش را تمام و کمال می پذیرم و هنگامی که تصمیم به نفوذ و تسلط بر جنبه هایی اززندگیم که سابقاً آنها را غیر قابل کنترل می دانستم می گیرم این معمای آشفته و درعین حال جالب، بدل به یک مبارزه شور انگیز می شود و احساس می کنم آن را زیر فرمانخود دارم.من اکنون می دانم که هر آنچه را دارم و هر آنچه مورد نیازم است به وسیله خود من خلقمی شود و هر زمان که دارای توازن درونی باشم و فکر خود را برای آفرینش جهانی کهخواهان آن هستم بسیج کنم می توانم معجزه بیافرینم. می دانم شرایط زندگی من مراآنچه هستم نکرده اند بلکه آن چیزی را که من از خود و با تصمیم خود ساخته ام آشکارمی سازند.هر چه ذهن خود را آرامتر کنم به همان اندازه ارتباط بین آنچه را فکر میکنم و آنچه را حس می کنم بیشتر می بینم، هر چه آرامش فکری بیشتری داشته باشم کمترمنفی می شوم و کمتر در امور قضاوت و انتقاد می کنم. آرامش فکری به من یک زندگیآکنده از صلح و صفا می بخشد و نیز اطرافیان مرا در برگزیدن یک زندگی با صلح و صفاو ثمربخش یاری می دهد، در نتیجه شیوه تفکر من به طور غیر مستقیم اطرافیان مرا تحتتاثیر قرار می دهد. شنیده ام که هر زمان حضرت مسیح یا بودا و یا دیگر آموزگارانبزرگ اخلاق به یک دهکده وارد می شدند، برآگاهی و وجدان اهالی می افزودند و مناکنون می توانم عظمت این کار آنها را درک کنم و بر آن ارج نهم. دریافته ام که هرزمان که کاملاً از صلح و صفای درون برخوردارم ،صفا و صمیمیت به اطراف می افشانم وقلب تمام افراد حاضر با من آکنده از صفا و صمیمیت می شود.
درمان با عرفان (روانشناسی اعجاز و الهام و اشراق و کشفشهود و بینش عرفانی) راهی برای نیل به تحول نفس،نگارش: وین دایر، ترجمه : جمالهاشمی، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1377،صص34-35
کنم ,زندگی ,آنچه ,یک ,مرا ,زمان ,می شود ,می کنم ,شود و ,آنها را ,کنم و
درباره این سایت